هرزه ای به نام زندگی

هرزه ای به نام زندگی

I give,u take,this life that i forsake,been cheated of my youth,you turned this lie to truth(MetallicA.
هرزه ای به نام زندگی

هرزه ای به نام زندگی

I give,u take,this life that i forsake,been cheated of my youth,you turned this lie to truth(MetallicA.

استفراغ

استفراغ همیشه نوید پایان تهوع را می دهد و پس از آن احساسی سبک که نصیب دل و روده ی در هم پیچیده می گردد.
می توانی نفس بکشی و ریه هایت را پر کنی از هوا د حالیکه دل خالیت از آن همه سنگینی رهاست.
دیگر نیازی به حفظ ان مزخرفات نیست،آنان را بیرون انداخته ای،
چه شیرین اند آن عق زدن ها...
اما
برای ذهن من 
آه
ای کاش راهی بود
تا که به سادگی استفراغ کرد
افکار را بیرون ریخت و بدرودی ابدی نثارشان کرد.
سپس آفتابه ای از فراموشی بدرقه ی راهشان...

می خواهم خرده های روح شکسته ام را زیر سایه ی دیوار های این اتاق مرده بچینم
باشد که خیال نور را به فراموشی سپارند
.
.
.
در این ساعات تاریک،انگشت میانی ام را درون حلق تیره ام فرو میبرم،و صبر می کنم
شاید که از میان لب های کبودم این زندگی خاموش بیرون خیزد...
.
.
.
چه شیرین اند آن عق زدن ها... 

نظرات 9 + ارسال نظر
armin دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ق.ظ http://folk-doom.blogfa.com

قبلا میگرنم زیاد عود میکرد و بعد دو سه تا استفراغ تپل یه حس خاصی بهم میداد! حس خالی شدن! هم درد سرم خوب میشد هم یه نفس راحت می کشیدم! کاشکی یه بار مغزمو هرچی که توشه هم با این مزخرفات بیاد بیرون ... اونوقته که راحت میشه گفت یه نفس راحت کشیدم! ...

درسته.چیزی که من راجع به استفراغ دوست دارم همین احساس سبکی بعدشه.

sound پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:12 ق.ظ http://freedomcall.blogfa.com

hail
neveshtehaye shoma ham mano sare hal miare,mese hamun hale bade estefragh
dus daram bishtar ba shakhsiyato afkaret ashna sham.

حتما دوست عزیز.خوشحال میشم یه چتی داشته باشیم.

ehsan دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:49 ب.ظ http://roozbarooz.blogsky.com

بسیار عالی و تازه بسیار جالب انگیز

ana چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:52 ب.ظ

mikhaham khordehaye roohe shekaste am ra zire sayeye divarhaye in otaghe morde bechinam bashad k khialeh noor ra b faramooshi separand ... in ye tike kheii ghashang bood ghashang bood chon vasfe hale man bood kami ta ghesmati abri... ye omide penhani too in neveshtat estes na an mojoood ast!!

نه نه.اشتباه میکنی.امیدی نیست.no fuckin hope

وحید پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 09:29 ب.ظ

کاش میشد ذهن رو هم انگشت کرد تا همه ی مزخرفاتی که از بچه گی به زور توش کردن بپاشه بیرون

ولی خب اگه فرصتی باشه ، ریدن فکر مناسبیه.قهوه ای کردن چطوره!!؟

همش خوبه داداش،بستگی به توانت داره!

lord artan شنبه 7 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:54 ق.ظ http://anti-dark.blogspot.co.uk/

ای کاش راهی بود...

سلام.میشناسمت غریبه.
ای کاش راهی بود
متاسفانه blogspot فیلتره وگرنه حتما بت سر می زدم.

sepde دوشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:16 ب.ظ http://littlemonster.loxblog.com

وبلاگت محشره . پیش منم بیا

mehdrad یکشنبه 12 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ

بسیار زخم خورده عریان و سوزناک و مطابق میل من بود متشکرم.

داداش خواهش می کنم.تو جون بخواه

satia جمعه 30 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:21 ب.ظ

این یکی از قشنگترین نوشته هاته منو یاده بالستیک زخم میندازه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد