هرزه ای به نام زندگی

هرزه ای به نام زندگی

I give,u take,this life that i forsake,been cheated of my youth,you turned this lie to truth(MetallicA.
هرزه ای به نام زندگی

هرزه ای به نام زندگی

I give,u take,this life that i forsake,been cheated of my youth,you turned this lie to truth(MetallicA.

نمایی نزدیک از...

آسمان...
سرتاسر مه...
چنددقیقه ایست، شب زیر قطره های باران شسته گشته و جایش را به صبحی نیمه روشن بخشیده
و در اینحال هر از چند گاهی درد ناشی از بیخوابی قوس پیشانی را شروع می کند به در نوردیدن...
جاری شدن لابه لای تار و  پود مشتی خاطره ی پوسیده و در پایان آرامیدن...
جایی بالاتر از پلک ها...
و محو گشتن...
و اندکی آسایش...
 تا چند لحظه ی بعد و تولد دوباره درد...
و تکرار همه چیز...
.
.
.

با گذر هر ثانیه، نور یک قدم برمی دارد نزدیکتر...
سوی جسمی که می کوشد همواره پنهان بماند
از لمسه های هرزه اش...
جسمی که پس می زند آن سر انگشتان آغشته به اغوا را...
آن اولین شمه های روز را...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد