سر انگشتان صبحگاه سعی بر آن دارند که دگر بار... زندگی را درون سیاهرگ های فراموش شده جاری سازند... به سادگی فلج گشته ام... بی کوچکترین حرکتی در انتطار این آخرین تزریق
wastedmind
شنبه 26 مهرماه سال 1393 ساعت 09:39 ب.ظ
مهره های ناباور صفحه ی سیاه و سپید... در حرکت از گوشه ی راست به چپ... آیا هنوز تغییر را جویایی؟ گمان نمی کنم... در هر بازدم سم بیشتری بیرون فرو ده... . . . از دم.
wastedmind
جمعه 25 مهرماه سال 1393 ساعت 06:18 ب.ظ